۱۳۸۸ مرداد ۱۵, پنجشنبه

اخبار باران!

خبر آورده اند كه پس از خشكسالي و قحطي فراوان – در رويدر باريده است رحمت خدا باران. و خوشحال گشته اند جمله ي ياران – ميزان باران بوده است فراوان و جاري شده است آب در صحرا و بيابان و هو بست آمده است زياد و شتابان – پر شدند سد ها و بركه ها چه آسان .

رود خانه ها كردند طغيان و مسئولين شدند گريان. ازيرا كه سازه ها هستند ناشيانه و سست بنيان. بسته شد دهانه ي پل در شوادان . و آب وارد منازل شد خروشان. مردم گشتند هراسان و آب فرا گرفت اثاث و سامان. گرفتند شورا و شهر دار را گريبان كه اين چه بلايي است كه آورديد بر سرمان. گفتند بگيريد يقه ي مهندسين و پيمانكاران. گفتند مگر ناظر نبود همره ايشان ؟ كه ما اين گونه گرديديم پريشان؟

معلوم شد پس از بحث و جدل فراوان كه صرفه جويي كرده اند مسئولان در ساختن دهانه و گشادي آن و دست برده اند در نقشه و اين شد پايان.

كلاغي خبر آورد هنگام باران آن زمان كه رود خانه كرد طغيان آبنماي ورودي گشت پنهان زبس ليفه آمد و بست دهانه آن نرده ها را با خود برد در يك آن و واژگون ساخت تير برقي كه نصب شده بود بي حفاظ وبي مهار و بي سيمان. بشكست تير ديگر و قطع شد برق رويدر مان. گويند كه سيم افتاد روي ماشين محمد بن سليمان و به لطف خدا برق قطع شد ثانيه اي پيش از آن و شكر خداي عزوجل كه كسي نگشت راهي قبرستان و زهر نگشت به كاممان باران

پس از اين باران كه نبود طولاني اما داشت آب فراواني تاريك شد فيبر نوراني و قطع شد ارتباط رويدر به آساني نه اينترنت و نه صفر و نه آن كه تبليغ مي كند تنها نماني! فقط نامه بنويسيد اگر هست نامه رساني!

هیچ نظری موجود نیست: